دلتنگ فرج یار



سالروز شهادت حضرت ام البنین مادرشیرمردکربلا برحضرت حق وحضرت رسول اکرم( ص) وتمامی ائمه (ع) وحضرت اباصالح المهدی (عجل تعالی شریف )وشمادلتنگان وجود نازنینش تسلیت باد .مرا هم درعزاداریهایتان شریک کرده وملتمسانه دعایم کنید.مدیریت:پوررجب

پارسینه-گروه دین: سیزدهم جمادی‏الثانی، یادآور روزی غم‏انگیز بود؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیه‏السلام ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ با اهدای چهار فرزند رشید به پیش‏گاه مولایش، حسین بن علی علیه‏السلام ، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع، آرام‏گاهِ خوبان، در جوار دیگر فرزند زهرا علیهاالسلام برای همیشه رحل اقامت افکند.

مهدی رحیمی: خانمی که تا خود خورشید قامت داشته در رشادت با ابالفضلش رقابت داشته مادر باب الحوائج بوده و با این حساب دامن او را گرفته هر که حاجت داشته می رسد از والدین اخلاق فرزندان ولی این زن از اول به فرزندش شباهت داشته اول از عباس او اذن حرم را خواسته هر کسی در کربلا قصد زیارت داشته با کلام نافذش در روضه ها حاضر شده در زمین کربلا هر چند غیبت داشته تحت فرمانش کلام و تحت امرش واژه ها صحبتش با ابروی عباس نسبت داشته فاطمیه رفته و آماده ی رفتن شده بسکه بر

قاسم نعمتی: تو شاهکار عشق بازی در زمینی تو دست پنهان خدا در آستینی اُمُّ الادب ، اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی دلگرمی و وصف امیرالمونینی در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده قرص قمر میر عرب تعظیم کرده مانند نور آمدی تابیدی و بعد با دست زهرا مورد تأییدی و بعد خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم من آمدم دستان زینب را ببوسم دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند مانند یک .

این که این جا آرمیده روح کیست؟ چشم گریان ودل مجروح کیست از کدامین چشمه ای جوشیده است وز کدامین بوستان روئیده است این که قبرش منتهای غربت است مادر نام آوران نهضت است سروها محصول سروستان اوست عشق تدریس دبیرستان اوست با کدامین واژه ها گویم سخن ناتوان از وصف او افکار من ملک عزت را غیرت پاسدار آبرو و عشق را آیینه دار هم حمیده هم رشیده هم نجیب در دو عالم بخت شد او را نصیب ازدواجش با علی یک راز بود در مقام معرفت ممتاز بود تهنیت گویان عقدش طایفه سفره اش رنگی ز عشق

اشک می ریزد که شاید عقده هایش واشود روضه می خواند دوباره مجلسی برپاشود این همان بانوی والاییست که روزیش شد مادر سلطان عشق و زینب کبری شود تاکه مولا خواستگاری کرد از او با خویش گفت شک ندارم بهترازاینخ شوهری پیدا شود بارهاشد نیمه شب ها رفت با زینب بقیع خوش بحالش روزی اش شد زائر زهرا شود با ادب بودن درِ این خانه بی پاسخ نماند قسمت این فاطمه شد مادر سقا شود با اباالفضلش دمادم صحبتش این بود که او بزرگش کرده تا که نوکر آقا شود با همان قدخمیده با همان چشم ضعیف

اشعار مدح و وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها روح الله عیوضی آسمان سوخت و از پا افتاد زیر بار جگر داغ شما و دل سخت زمین برده چهار گل ماتم زده از باغ شما ** کرم و لطف خدا می ریزد از سر و روی در خانه تان شمع تان پای علی می سوزد و ملائک همه پروانه ی تان ** روزها می گذرد می آیی دیده را با غم دل خیس کنی مادرانه وسط خاک بقیع روضه ی علقمه تأسیس کنی ** خیمه ی اشک زلالت جاری ست می شود چند دهه یا سالی جگر گریه ی من درد گرفت پاشو از پای مزار خالی ** موج برداشته

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

آزمون دکتری گروه مهندسی دانلود رایگان مقاله فارسی روانشناسی طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل دکوراسیون داخلی هر چی کی بخوای تأسیسات ساختمانی یعقوبی هارمونی باران یک استکان خیال مصور